اینجا تقاطع فرهنگهاست. ایرانی هست، آذربایجانی هست، پاکستانی هست، افغانستانی هست، لبنانی هست، عراقی هست، و خیلیهای دیگر هم هستند. همه کنار همیم. همه به مِهر آمدهایم و خرسندیم از این که با هر فرهنگی به فرهنگ اسلامی معتقد و مقیدیم.
وقتهایی پیش میآید که دوست داری از تجربیات پرشور و هیجانانگیزت بنویسی، حتی اگر آن تجربهی پرشُکوهت مربوط به عرصهی دوستداشتنیِ پژوهش باشد و چندی هم از هفتهی پژوهش گذشته باشد. بنابراین، یک هفته پس از هفتهی پژوهش میگویم: سلام بر هفتهی پژوهش و سلام بر پژوهشگر. درودِ یک دانشجوی فلسفهی اخلاق را از کتابخانهی دانشگاه ادیان و مذاهب بپذیرید.
حالا اجازه بدهید سویِ نوشتهام را کج کنم سمت مبحث کاملاً جدیِ پژوهش و بیانِ بسیار مختصر تجربهام در ماههای اخیر.
پیشتر در دانشکدهی فنی، بعد در حوزهی علمیهی قم، بعدترش در رشتهی جامعهشناسی درس خواندهام. اکنون اما فلسفهی اخلاق میخوانم، آنهم در دانشگاه ادیان و مذاهب. دیدهها و تجربیاتم در این دانشگاه آنقدر با تجربیات پیشینیام تفاوت دارد که حیفم آمد ننویسم و شما نخوانیدش.
دانشگاه ادیان برخلاف بسیاری از دانشگاههای کشور، مساحت اندکی دارد، اما مگر به مساحت است؟! اگر این قیاس درست باشد، آنگاه باید پذیرفت که فیل فیلسوفتر از انسان است، اما از بد حادثه خرطومش مانع اظهار فضل است!
همین دانشگاه است که نُه مجلهی علمی پژوهشی دارد و حدود 500 جلد کتاب تألیفی و ترجمهای که برخیِشان بیش از دَهبار تجدید چاپ شده. نمیخواهم ترازو بگذارم وسط و همهچیز را وزن کنم. چه اینکه کمّیّت بهتنهایی نمیتواند برای توصیف امری کیفی کفایت کند. اما وقتی بگویم دانشگاه ادیان یکی از معدود دانشگاههایی است که در هر رشتهای که دست بگذارید، دستکم دو سه تا از بهترین اساتید کشور در آن هستند، قضیه خیلی فرق میکند. اینطور نیست؟ کاش میشد این اساتید را نام ببرم، اما خب چه کنم که آن وقت میشد «مثنویِ هفتاد من کاغذ». یقیناً قضیه خیلی فرق میکند وقتی سؤالی از استادی میپرسی و میگوید: «فکر میکنم و پاسخ میدهم» و هفتهی بعد که میآیی بِهِت میگوید: «رفتم سرچ کردم و در رابطه با سؤال تو یک کتاب انگلیسی یافتم و دو فصل ابتداییاش را خواندم و این هم جوابت.» نهتنها قضیه فرق میکند، بلکه شرمندهی اینهمه مِهر و مسئولیتپذیری استادت میشوی. قضیه فرق میکند، خیلی هم فرق میکند وقتی میبینی هفتهای یک هیئت علمی از ینگه و لنگهی دنیا توی دانشگاه قدم میزنند و خارجکی حرف میزنند و به تو لبخند میزنند و با نگاهشان تمجیدت میکنند و تو از نزدیک همهجور آدم با همهنوع فکر و همهتیپ قیافه میبینی. شما کجا میشناسید توی ایرانِ خودمان دانشگاهی که در همین چندسال اخیر 452 هیئت علمی از 52 کشور در آن حاضر شده باشند؟ یا کجا شنیدهاید ۲۶۴ استاد از ۹۹ کشور در دورههای علمیِ آن شرکت کرده باشند؟ بهنظرم قضیه خیلی فرق میکند اگر بدانیم که از 25 کشور دنیا در آن دانشجو داشته و دارد. خب هر کسی نداند، شما خوب میدانید که دانشگاههایی در دنیا هستند که بورس تحصیلی میدهند و پذیرش میکنند. اما توی همین دانشگاه صدها دانشجوی خارجی هستند که پول میدهند و میدانند که بابت چه چیزی پول دادهاند و از این بابت خرسندند.
اینجا تقاطع فرهنگهاست. ایرانی هست، آذربایجانی هست، پاکستانی هست، افغانستانی هست، لبنانی هست، عراقی هست، و خیلیهای دیگر هم هستند. همه کنار همیم. همه به مِهر آمدهایم و خرسندیم از این که با هر فرهنگی به فرهنگ اسلامی معتقد و مقیدیم.
و باز هم قضیه فرق میکند وقتی بدانی که اینجا هیچ فرصتی برای حیرت و سردرگمی نداری. تا مدیرگروهت میفهمد که راه علمیات را گم کردهای و نمیدانی پایاننامه و مقالهی پژوهشیات را چه کنی، سریع پیدایت میکند و «نظام جامع پژوهشی» را پیشِرویت مینهد و دستت را میگذارد توی دستان گرم اساتید مربوطه.
اینها را برای این گفتم که بگویم بعد از هفدهسال تحصیل در محافل علمی، تازه میفهمم که محفل آکادمیک و علمی یعنی چه! باور کنید که جایِ ناب و خالصی را برایتان توصیف کردم. جای آن دارد که دانشگاه ادیان الگوی دانشگاههای دیگر باشد. دانشگاه ما بهجای ادعا عمل میکند. پُز نمیدهد، عالِم میپرورَد. اینجا یک دانشگاه نیست، یا بهتر بگویم، اینجا فقط یک دانشگاه نیست، اینجا خانهی دوم ماست، با برادرانی دلسوز و پدری مهربان.
و آن بالا که نه، همین چندتا اتاق آنطرفتر از ما، بدون دربان و بینگهبان و بیهیچ اداواطوارهای آلامدهای روشنفکرانهی امروزی، رئیس دانشگاهمان نشسته و طبق معمول دلمشغول دانشگاه و فرزندانش است. فقط باید ببینیدش، هم او را و هم دانشگاهش را، بهشتانهاش را.
زلیخا گفتن و یوسف شنیدن شنیدن کی بُود مانند دیدن
|
دانشکده ها دانشکده شیعه شناسی |
خدمات فناوری اطلاعات سامانه جامع آموزش |
درباره ما رسالت و وظیفهی اسلامی فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی است که از قبیل آسیبها و خسارتها جلوگیری و با اقدامات سنجیده، علمی و عملی در رفع و یا حداقل مهارکردن این مشکل تلاش کنند. این رسالت خطیر دانشگاه ادیان و مذاهب را برانگیخت تا اقدام به تأسیس دفتر تقریب مذاهب بنماید و در امر پژوهش در باب وحدت اسلامی گام برداشته، در راه اعتلای امت اسلامی و تفاهیم مذهبی مسلمانان انجام وظیفه کند. |